یوسف زیدان


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
حاکم و دیوانه
  • 325,000 تومان
  • با تخفیف: 325,000 تومان
عزازیل
  • 95,000 تومان
  • با تخفیف: 95,000 تومان
بندی قلعه بیداد (ابن سینا در محبس)
  • 65,000 تومان
  • با تخفیف: 65,000 تومان
عزازیل
  • 79,500 تومان
  • با تخفیف: 79,500 تومان

حاکم و دیوانه

  • 325,000 تومان

که این قصه نیز درست آید نزد دانایان به معنا... پس از «بندی قلعه بیداد، زندگی شیخ‌الرئیس در محبس» اینک نوبت به شنیدن قصه‌ فرزانه‌ای دیگر به نام «حسن‌بن الهیثم» دانشمند نامدار فیزیک، مخترع عدسی و اخترشناس نابغه رسیده که از او به‌عنوان پدر فیزیک اپتیکال یاد می‌کنند. نام‌آورانی چون کپلر، گالیله و دکارت از کتاب «المناظر» او بسیار تاثیر پذیرفته‌اند. این خردمند اولین کسی بود که ثابت کرد نور از اشیاء به چشم می‌تابد و قوانین شکست نور را تدوین کرد. حسن‌بن الهیثم که در روزگار جهل مقدس خلفای مصر و بغداد می‌زیست با خلیفه بغداد و خلیفه فاطمی، الحاکم بامرالله، که فردی مستبد و مروج تعصبات دینی عاری از فهم بود به مخالفت برخاست تا جایی که ناگزیر از پناه بردن به دیوانه‌نمایی شد. و با تظاهر به جنون در انزوای پرغوغایش کاری کرد که قصه‌اش را در حکایت «حاکم و دیوانه» خواهیم خواند.

عزازیل

  • 95,000 تومان

ناقوس‌ها به‌نا‌گاه خاموش شدند. عزازیل لبخند‌زنان آمد و آرام در برابرم نشست. دست سردش را بر پیشانی‌ام گذاشت. سرمای دستش آرامم کرد. خوابم برد و در خواب دیدم که خواب می‌بینم. دیدم سر‌تا‌سر دیر را به تنهایی می‌پیمایم. فقط تاریکی بود و تاریکی.

بندی قلعه بیداد (ابن سینا در محبس)

  • 65,000 تومان

تا زمانی که کاغذ، دوات و قلم چون یاورانی باوفا و بی‌غش در کنارم هستند و می‌توانم بنویسم من اینجا یک زندانی نیستم. از طرفی چه درصدد انکار برآیم و چه قبول داشته باشم حقیقت آن است که من یک زندانی‌ام، در حبس روزگار می‌گذرانم و تنها سلاحی که در دست دارم شکیبایی است. باید به شکیب باشم تا ابرهای تیره دوران سیاه حبس از آسمان زندگی‌ام زدوده شوند. بارالها، تو را می‌خوانم! چقدر حکمت و تقدیرت شگفت‌آور و حیرت‌انگیز است!!؟ ای آفریننده هستی، چرا مرا در چنین زمانه‌ای پلشت آفریدی!؟ از چه روی آن که خودت خلق کردی و مظاهر صنعت را در آن به اکمال رساندی، با حکمت واسعت به او تعالی بخشیدی، با دست خویش پروراندی و روحت را در او دمیدی به خودش وانهادی، خوارش داشتی و در دیار آکنده از هراس و هول رهایش ساختی!؟... چرا!!؟

عزازیل

  • 79,500 تومان

به لباس پاره پاره شده عیسی که بر فراز صلیب به تن داشت نگریستم و بعد به طیلسان فاخری که اسقف به تن داشت نگاه کردم. لباس‌های مسیح پوسیده، مندرس، نخ‌نما و در جای جایش آثار پاره‌شدگی داشت و تارش از پودش می‌گسست و در قسمت سینه گریبان چاک، در حالی ردای فاخر اسقف تمامی اعضای بدنش را به خوبی پوشانده و خوش بر تنش نشسته بود و تماما زربفت، تنها صورت اسقف از میان آن لباس پیدا بود! داستان مسیح پنجه گشوده و خالی از مال دنیا اما اسقف صولجانی خوش‌ساخت و پربرق و جلا در پنجه‌های ممسک و فروبسته‌اش داشت با خودم گفتم حتما باید از جنس طلای ناب ساخته شده باشد. مسیح بر تارک خود تاجی از خارهای تیز، سوزنده و بی‌رحم داشت تاجی ساخته دستان حقد، نشسته بر سری سرشار از درد و روحی پرآلام در حالی که اسقف بر سرش تاجی زرین و پر جلا داشت... چنین به نظرم رسید که مسیح با دستانی گشوده و سرشار از رضا و تسلیم، پذیرای قربانی شدن خویش بر فراز صلیب از خودگذشتگی شده در حالی که دستان اسقف طوری بود که پنداری قصد دارد با قدرت هر چه تمام‌تر پهنه آسمان و زمین را در چنگ سخت فروبسته‌اش، نگه داشته و تا ابدالآبدین ملک کطلق خویش سازد.

صفحه‌ی 1