ناتالی بارلی


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
بعد از آن که مرا کشت
  • 60,000 تومان
  • با تخفیف: 60,000 تومان
از لحظه‌ای که دیدمش
  • 48,000 تومان
  • با تخفیف: 48,000 تومان

بعد از آن که مرا کشت

  • 60,000 تومان

وقتی به خانه می‌رسم و از تاکسی پیاده می‌شوم، باران می‌بارد. دنیس مهربان، با چتری به استقبالم می‌آید. بدنم از خستگی درد می‌کند. تنها چیزی که می‌خواهم این است که دوش بگیرم و مستقیم به رختخواب بروم. هر چند می‌دانم که قادر به این کار نیستم. دنیس می‌پرسد. «حال دوستتان چطور است خانم فرن؟» «حال دوستم آن‌قدرها که فکر می‌کردم بد نیست. خدا را شکر. ازت ممنونم دنیس.» «خوشحالم که این را می‌شنوم، خانم فرن.» «من هم همینطور دنیس، ممنونم.» وقتی کلید را داخل در می‌چرخانم، می‌فهمم که چیزی تغییر کرده است. نمی‌توانم بگویم چه تغییری، اما مثل وجود هوا حسش می‌کنم. حتی انتظار دارم بیاتریس را ببینم که روی کاناپه نشسته و منتظر من است. سکوت نحسی برقرار است. به خودم می‌آیم و متوجه می‌شوم، در آپارتمان خودم نوک پا نوک پا راه می‌روم. همه جا ساکت است. دزد آمده؟

از لحظه‌ای که دیدمش

  • 48,000 تومان

گمان نمی‌بردم از این روز جان سالم به در ببرم. اما خوشبختانه تقریبا تمام شد، برای دوستانش، شوهرش و آدم‌های بسیاری که این‌جا هستند و تا به حال ندیدم‌شان، هم تمام شد. عده زیادی، که با هم، زیر آسمانی چنان روشن که نورش چشم‌هایم را می‌زند، در کنار حفره بزرگ گور بیاتریس ایستاده‌ایم تا با او خداحافظی کنیم. تابوتش که کنار گور جا خوش کرده و منتظر است تا پایین برود و در جایگاه ابدی‌اش آرام بگیرد؛ قسمتی که از آن وحشت داشتم. قرار بود داخل گودالی سیاه بگذاریمش و رویش را با خاک و گل بپوشانیم، بعد سرمان را بچرخانیم و از آنجا برویم. بعدتر، وقتی هوا سرد و تاریک شود، وحشت نمی‌کند؟ به خاطر این که پشت‌مان را به او کردیم و ترکش کردیم از ما متنفر نمی‌شود؟

صفحه‌ی 1