رمانی خلاقانه و فراموش ناشدنی درباره‌ی عشق، بخت و درهم‌تنیدگی زندگی و هنر از برنده‌ی جایزه‌ی رایتینگ سال 2017، لیزا هالیدی. ناجور، رمانی که در سه قسمت متمایز و کاملا متقاعدکننده روایت می‌شود، به کشف ناجوری‌هایی می‌پردازد که در بسیاری از دراماتیک‌ترین روابط انسانی ما شکل می‌گیرند و باقی می‌مانند: نا‌برابری در سن، قدرت، استعداد، ثروت، شهرت، جغرافیا و عدالت از جمله همین ناجوری‌ها. بخش اول، حماقت، روایتگر داستان آلیس، یک ویراستار جوان آمریکایی و رابطه‌اش با نویسنده‌ی بسیار معروف و مسن‌تر از خود به نام ازرا بلیزر، است. در این بخش، شاهد روایتی لطیف و بدیع از شکل‌گیری عشقی غیرمنتظره هستیم که در طول سال‌‌های نخست جنگ آمریکا و عراق در نیویورک شکل می‌گیرد، حماقت همچنین راوی فرایند به ظهور رسیدن رمان‌نویسی خوش‌آتیه است. در مقابل، جنون توسط عمار روایت می‌شود. عمار یک مرد عراقی-امریکایی است که در راه رفتن به کردستان عراق توسط مأمو‌ر‌های اداری مهاجرت بازداشت می‌شود و آخرین آخرهفته سال 2008 را در بازداشتگاهی در فرودگاه هیترو می‌گذراند. وقتی که دورنما‌های این دو داستان به ظاهر مجزا باهم تعامل و همپوشانی می‌کنند، معنا می‌یابند، به طوری که مفاهیم تازه‌ای از رابطه‌شان در یک قطعه آخر غیرمنتظره آشکار می‌شود. به عنوان اولین اثر تکان‌دهنده ستاره نوظهور ادبیات، ناجور اثری مهم و واقعا اصیل است که هر خواننده‌ای را اسیر خود می‌کند و درعین حال پرسش‌های دقیقی درباره‌ی ماهیت خود داستان طرح می‌کند.