فلوریان زلر


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
اوج طوفان (نمایش‌نامه)
  • 40,000 تومان
  • با تخفیف: 40,000 تومان
او منتظرت است (نمایش‌نامه)
  • 10,000 تومان
  • با تخفیف: 10,000 تومان
دروغ (نمایش‌نامه) (2زن 2مرد)
  • 17,000 تومان
  • با تخفیف: 17,000 تومان
آن سوی آینه (نمایش‌نامه)
  • 16,000 تومان
  • با تخفیف: 16,000 تومان
مادر (نمایش‌نامه)
  • 7,000 تومان
  • با تخفیف: 7,000 تومان
پدر (نمایش‌نامه)
  • 53,000 تومان
  • با تخفیف: 53,000 تومان
مادر (نمایش‌نامه)
  • 18,000 تومان
  • با تخفیف: 18,000 تومان
اگر بمیری (نمایش‌نامه)
  • 16,000 تومان
  • با تخفیف: 16,000 تومان

اوج طوفان (نمایش‌نامه)

  • 40,000 تومان

خواب عجیبی دیدم... نمی‌تونستم بفهمم چه اتفاقی داره می‌افته... همه چیز مشکوک به نظر می‌اومد. مبهم. در حال فروپاشی. انگار داری از یه ورطه می‌گذری... بعد یهو بیدار شدم. خوشبختانه بیدار شدم... تصور کن خوابی ببینی که هیچ‌وقت نتونی ازش بیدار شی... خیلی کابوس بدی میشه.

او منتظرت است (نمایش‌نامه)

  • 10,000 تومان

سیمون: آره. آنا: می‌بینیش؟ سیمون: همینجاست. آنا: آره. من اینجا بزرگ شدم. سیمون: رو به دریا. آنا: خوشت می‌آد؟ سیمون: قشنگه. آنا: دوست نداری؟ سیمون: دارم. گفتم که. قشنگه. واقعا قشنگه.

دروغ (نمایش‌نامه) (2زن 2مرد)

  • 17,000 تومان

نمایش‌نامه‌ای که در دست دارید، یک مجلد از مجموعه «درام معاصر فرانسوی» است. پیش‌تر، مجموعه‌های نمایشی توسط ناشران دیگر به چاپ رسیده‌اند؛ اما این اولین مجموعه‌ای است که در آن صرفا به نمایش‌نامه‌های معاصر فرانسوی پرداخته شده. هدف از انتخاب این آثار، معرفی درام‌نویسان معاصر و گاه جوان فرانسوی است که تاکنون در ایران معرفی نشده‌اند.

آن سوی آینه (نمایش‌نامه)

  • 16,000 تومان

نخیر، من نمی‌تونم زنم رو برای همچین... چنین... دختری ترک کنم... بیش‌تر مکافاته. بله، درسته که اولش احتمالا خیلی هیجان‌انگیزه، یه نفس تازه، یه رنگین‌کمون، یه تولد دوباره، می‌تونم خوب تصورش کنم، قبول، باشه، خیلی هم خوب! چشم! خیلی هم عالی! حرفی نیست. ولی خب که چی؟ بعدش چی؟

مادر (نمایش‌نامه)

  • 7,000 تومان

مادر و پدر، در فضایی غریب و با اصوالتی که تنش را برجسته می کنند. مادر: ا، اینجایی... پدر: آره. مادر: یه کم دیر کردی. پدر: آره، یه کم. خوبی؟ مادر: آره، آره. (درنگ، لدون سرزنش کردن ادامه می‌دهد.) کجا بودی؟ پدر:هان؟ مادر: امروز بعدازظهر. پدر: یعنی چی؟ مادر: کجا بودی؟ پدر: چطور؟ مادر: برام سوال بود. همین.

پدر (نمایش‌نامه)

  • 53,000 تومان

آن: من تلفنی باهاش حرف زدم. آندره: خب؟ چه ربطی داره؟ آن: اون با گریه رفت. آندره: کی؟ آن: تو نباید این‌طور رفتار کنی. آندره: ولی این‌جا خونه منه مگه نه؟ واقعا عجیبه. من این زن رو نمی‌شناسم. هیچی ازش نخواستم. آن: اون این‌جاست که به تو کمک کنه. و...

مادر (نمایش‌نامه)

  • 18,000 تومان

منم همین‌جا بودم دیگه... جای دوری نرفتم. کار خاصی نکردم. یه کم نظافت... آهان، چرا، بیرون رفتم... رفتم یه کم خرید بکنم. یه پیرهن خریدم. می‌خوای بهت نشون بدم؟ ولی بعید می‌دونم خوشت بیاد. خیلی سلیقه‌ تو نیست. سرخه. جرئت می‌خواد پوشیدنش. یا باید به یه مناسبت خیلی مهمی باشه. واسه تشییع جنازه‌ تو می‌پوشمش.

اگر بمیری (نمایش‌نامه)

  • 16,000 تومان

چه‌جوری بگم؟... باید رازش رو، با خودش می‌برد. باید‌ آدم همیشه رازش رو با خودش ببره. شاید اصلا یه قدیس همین باشه: کسی که قبل از مردن حواسش هست که نیمه‌ تاریکش رو پاک کنه و بعد بره...

صفحه‌ی 1