جستجو نتیجهای نداشت
نتیجه جستجو
از
تا
از من نخواه که دوستت نداشته باشم. عشق اگر بمیرد. زندگی بالهایش را میگشاید و. میپرد. چنان پرندهای که ناگهان بهراسد...
دوری مثل آخرین طبقه یک آسمان خراش خوشبخت کارگری است که از تو پایین میافتد بی رد خراش من بهای زندگی را پرداختهام بارها از چشمات افتادم...
تا به حال افتادن شاه توت را دیدهای که چگونه سرخیاش را با خاک قسمت میکند هیچ چیز مانند افتادن درد آور نیست من کارگرهای زیادی را دیدهام از ساختمان که میافتادند شاه توت میشدند.