الکساندر سولژنیتسین


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
واقعه ایستگاه کرچی توفکا و خانه ماتریونا
  • 58,000 تومان
  • با تخفیف: 58,000 تومان
1 روز از زندگی ایوان دنیسوویچ
  • 52,000 تومان
  • با تخفیف: 52,000 تومان
خانه ماتریونا (مجموعه داستان)
  • 12,000 تومان
  • با تخفیف: 12,000 تومان

واقعه ایستگاه کرچی توفکا و خانه ماتریونا

  • 58,000 تومان

سولژنیتسین در این دو داستان بلند، تصویری بی‌پرده از روابط سرد و خشک انسان‌ها در شوروی به خواننده عرضه می‌کند و انتقادهای غیرمستقیم ولی تندش از جامعه را در دل داستان می‌گنجاند. در این دو داستان انسان‌ها همان‌طور که هستند دیده می‌شوند؛ بی‌رحم، ریاکار، حریص و البته با ظاهری شبیــه به همه انســان‌های دیگــر. سولژنیتســین، مانند دیگر نویسنــدگان بزرگ روس، با پایان‌بندی‌های تکان‌دهنده، جای زخمِ داستان را تا همیشه در ذهن مخاطب باقی می‌گذارد. «ما نمی‌تونیم به راهمون ادامه بدیم چون... یازده روزه که... گرسنه راه رفته‌ایم.» «چطور ممکنه؟» «پیش می‌آد. خیلی ساده.» «کوپن جیره ندارید؟» «کاغذ رو که نمی‌شه خورد.» «پس چرا هنوز زنده‌ای؟ چطور ممکنه؟» «اتفاقی زنده‌ام.»

1 روز از زندگی ایوان دنیسوویچ

  • 52,000 تومان

الکساندر سولژنیتسین به‌خاطر انتقاد از استالین به هشت سال کار در اردوگاه مخوف گولاگ محکوم شد و تا مرگ استالین در تبعید ماند. در آثارش جنایات استالین و فجایع اردوگاه‌هاى کار اجبارى را بى‌پرده فاش مى‌‌کرد که به اخراج او از میهنش منجر شد. او در سال 1970 برنده جایزه نوبل ادبیات شد. یک روز از زندگى ایوان دنیسوویچ ماجراى تلاش انسان است براى غلبه بر طبیعت خشن و چیرگى بر سبعیت و مناسبات غیرانسانى دوران استالین. سولژنیتسین تصویری از یک روز عادی در اردوگاه کار اجبارى ترسیم مى‌کند و آن را نمادى می‌سازد از حیات هرروزه تحت حاکمیت خودکامگان، چه در اردوگاه و چه در جامعه. این کتاب فقط درباره هرا‌س‌هاى حاکم بر عصر استالین و سلطه‌گری نظام‌های توتالیتر و سرکوبگر نیست؛ از جمله درون‌مایه‌های دیگر آن این است که اردوگاه کار اجبارى آوردگاه آزمایش عزت و شرافت انسان نیز هست.

خانه ماتریونا (مجموعه داستان)

  • 12,000 تومان

در فاصله 184 کیلومتری مسکو در خط آهنی که به سمت موروم و قازان می‌رود، حدود 6 ماه پس از آن واقعه، هنوز تمامی قطارها حرکت خود را کند می‌کردند و با احتیاط می‌گذاشتند. مسافران به پشت شیشه‌ها یا خروجی واگن‌ها می‌آمدند و می‌پرسیدند: راه را تعمیر می‌کنند؟ برنامه قطار عوض شده؟ فقط کارکنان واقعه را به خاطر می‌آوردند و می‌دانستند موضوع از چه قرار است... و البته من.

صفحه‌ی 1