نسیم صدیق


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
چگونه به روان فرزندمان آسیب بزنیم
  • 85,000 تومان
  • با تخفیف: 85,000 تومان
نقش بازی در رشد کودک (یادگیری از طریق تجربه اتفاقات طبیعی)
8 چیز که هر دختری به آن نیاز دارد تا توانمند و مستقل باشد
زنی که عاشق نور بود
  • 30,000 تومان
  • با تخفیف: 30,000 تومان

چگونه به روان فرزندمان آسیب بزنیم

  • 85,000 تومان

با اینکه ضربه روحی زدن به فرزندان غیر قابل اجتناب است، حتی متعهدترین والدین هم نمی‌دانند چطور این کار را عمداً و ماهرانه انجام دهند. این مهم‌ترین وظیفه زندگی‌تان را به دست حس ششم و غریزه نسپارید.

نقش بازی در رشد کودک (یادگیری از طریق تجربه اتفاقات طبیعی)

  • 170,000 تومان

دکتر دیوید الکایند استاد رشته رشد کودک در دپارتمان الیوت-پیرسون در دانشگاه تافتز است. او از طریق نوشتارها، حضور در رسانه‌ها و سخنرانی‌های خود در آمریکا و خارج از کشور، به عنوان یکی از مدافعان پیشرو برای حفظ «کودکی» شناخته می‌شود. از این نویسنده کتاب‌های دیگری نظیر «بزرگ شدند ولی به جایی نرسیدند» و «نقش بازی در رشد کودک» نیز به چاپ رسیده است. او در شهر بوستون در کشور آمریکا زندگی می‌کند.

8 چیز که هر دختری به آن نیاز دارد تا توانمند و مستقل باشد

  • 145,000 تومان

دختر شما منحصر به فرد است. هیچ‌کس دیگری در تمام دنیا مانند او نیست. دختر شما برای در این دنیا بودن دلیل خاصی داردء هدفی که باید کشف کند. نقش شما در این مورد بسیار پررنگ است و این وظیفه با قدردانی کردن از او آغاز می‌شود. بیش از هر کس دیگری عمق وجود او را ببینید و آنچه را که می‌بینیدء عاشقانه دوست بدارید.

زنی که عاشق نور بود

  • 30,000 تومان

همان‌طور به پرسه زدن ادامه می‌دادم و با خود فکر می‌کردم که چطور بیشتر این آدم‌ها نویسنده‌های مشهوری بودند که مدام کتاب‌هایشان را به هم تقدیم می‌کردند. بیشتر بچه‌هایی که روزها با سر و صدا، آن اطراف می‌دویدند و بازی می‌کردند، شعرها و داستان‌هایی داشتند که والدینشان به آنها تقدیم کرده بودند و می‌توانستم حدس بزنم که فقط بعضی‌هایشان آن کتاب‌ها را خوانده بودند. مثل زن‌های مسنی که هر شب بعد از شام ساعت‌ها با هم حرف می‌زدند. می‌دانستم که به جز تعداد خیلی کمی از آنها دیگر به عنوان دخترهای جذاب با کفش‌های پاشنه بلند، تحت اسامی مثل دال، واو یا نون یا حتی اسم کوچکشان در کتاب‌ها یاد نمی‌شد. البته گاهی هم قضیه برعکس بود و گاهی هم زن‌ها در کتاب‌هایشان از مردها با پوشش معماوار حرف اول اسمشان یاد می‌کردند. ولی این مورد آخر کمتر اتفاق می‌افتاد. طبق یک قانون نانوشته این مردها همگی ناراحتی مزمن معده داشتند و در اتاق غذاخوری از رژیم‌های خاص پیروی می‌کردند. بعضی شب‌ها هم می‌رفتم پست‌خانه، به این امید که خط مسکو باز باشد و بتوانم به لیدا اسنیگنا تلفن کنم، اما تلفن‌ها اغلب اشغال بودند. فقط در صورتی می‌توانستی با اطمینان تلفن کنی که از روز قبلش نوبت می‌گرفتی. لیدا زن جوانی بود که در مسکو ملاقات کردم، آن روز غم‌انگیزی هم که مسکو را به سمت ریگا ترک کرده بودم، با من به ایستگاه قطار آمده بود. قبل از حرکت قطار روی سکوهای خیس از باران قدم زدیم، زوج های مسافر زیادی توی ایستگاه بودند. او در حالی که سعی می‌کرد به چشم‌های من نگاه نکند، گفته بود برایش سخت است که با خارجی‌ها وقت بگذراند، به خصوص خارجی‌های اهل کشورهای خیلی دور ...

صفحه‌ی 1