فاطمه مطیع


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
پرل
  • 72,000 تومان
  • با تخفیف: 72,000 تومان
پاریس من و پدرم
  • 29,000 تومان
  • با تخفیف: 29,000 تومان
پسری با 35 کیلو امید
  • 15,000 تومان
  • با تخفیف: 15,000 تومان

پرل

  • 72,000 تومان

او از دنیایی دور می‌آید که دیگر جهان ما به آن اعتماد ندارد. عشق بزرک او در آنجا انتظارش را می‌کشد، و او از این موضوع مطمئن است. آیا ژوشوا پرل در دنیای ما گرفتار شده است؟ آیا عمر کافی برای یافتن راه خود به خانه خواهد داشت؟ یک رمان عالی ماجراجویانه بین واقعیت و قصه پریان، قصیده‌ای خیره‌کننده از عشق و نیروی خیال. این کتاب بین واقعیت و تخیل در نوسان است. درک این که راوی در ابتدا کیست دشوار است. چند فصل اول کتاب می‌تواند نوعی عدم اطمینان برای خواننده ایجاد کند، این که آیا بخشی را از دست داده‌ام؟ چه کسی صحبت می‌کند؟ و این سردرگمی انگیزه‌ای برای ادامه کتاب است. در طول صفحات، مخاطب تکه‌های پراکنده داستان را به هم گره می‌زند و از کشف سرنوشت‌های درهم تنیده شخصیت‌ها لذت می‌برد. او می‌تواند خود را در این ماجراجویی بزرگ غرق کند و تلاش نویسنده به او این باور را می‌دهد که جادو هنوز هم وجود دارد.

پاریس من و پدرم

  • 29,000 تومان

کاترین سرتیتود مثل پدرش عینکی است و دوست دارد مثل مادرش ژیمناستیک‌کار بشود، اما او برای ورزش کردن مجبور است عینکش را بردارد. کاترین در این اجبار مزیتی می‌بیند: زندگی در دو دنیای متفاوت. یکی در دنیای واقعی، یعنی دنیایی که با عینک می‌بیند و دیگری زندگی در دنیایی لذت‌بخش، مه‌آلود و لطیف، وقتی که عینکش را برمی‌دارد. این کتاب داستانی شیرین و نوستالژیک از کودکی دختری اهل پاریس است. روایتی همدلانه از دختر و پدری که تمام سختی‌های زندگی را آسان می‌کنند.

پسری با 35 کیلو امید

  • 15,000 تومان

مادرم گریه می‌کند و پدرم به من بد و بی‌راه می‌گوید یا برعکس، مادرم به من بد و بی‌راه می‌گوید و پدرم چیزی نمی‌گوید. در چنین شرایطی به آن‌ها چه می‌توانم بگویم؟ هیچ. نمی‌توانم چیزی بگویم چون همین که دهانم را باز کنم همه چیز بدتر می‌شود. آن‌ها مثل طوطی فقط یک جمله را تکرار می‌کنند: درس بخون! درس بخون! درس بخون! درس بخون! باشد فهمیدم. آن‌قدرها هم خنگ نیستم. من هم می‌خواهم درس بخوانم اما دل‌زدگی نمی‌گذارد! انگار در مدرسه چینی حرف می‌زنند؛ هر چه می‌گویند در سر من فرو نمی‌رود. یک گوشم در است و گوش دیگرم دروازه. من را پیش میلیاردها دکتر بردند برای چشم، گوش و حتی مغزم. نتیجه این همه وقت تلف کردن این بود که من مشکل تمرکز دارم. چی؟؟؟ من خودم خوب می‌دانم دردم چیست، فقط کافی بود ازم می‌پرسیدند. من مشکلی ندارم. من هیچ مشکلی ندارم. فقط از آن‌جا خوشم نمی‌آید. بله از آن‌جا خوشم نمی‌آید. نقطه سر خط.

صفحه‌ی 1