حسین یاغچی


تولیدکننده

بازه‌ی قیمت (تومان)

از

تا

مرتب‌سازی
تعداد تصاویر
فرکانس صفر (هواوپونوپونو ساده ترین راه رسیدن به صلح شادی فراوانی)
به من قول بده پدر (1 سال امیدواری سختی و هدف والا)

فرکانس صفر (هواوپونوپونو ساده ترین راه رسیدن به صلح شادی فراوانی)

  • 40,000 تومان

«چرا برای رسیدن به رویاهایم باید تقلا کنم؟» «بالاخره چقدر طول می‌کشد تا به فراوانی مالی برسم؟» «چرا هنوز ناراحت هستم؟» معمولا پیش می‌آید یکی از این سوال‌ها یا کل این سه سوال را در یکی از همایش‌ها یک نفر از من بپرسد. هزاران بار آن‌ها را جواب داده‌ام. وقتی این‌طور می‌شد، لبخند می‌زنم. شنیدن چندین و چندباره این سوال‌ها اذیتم نمی کند. می دانید، ما خانواده هستیم، خانواده انسانی؛ و همه دنبال چیزهای مشابهیم: حس هدفمندی، یک اشتیاق برآورده شده، پول کافی برای لذت از زندگی، صلح در روابط‌‌مان، صلح در در جهان، صلح در قلب‌ها و ذهن‌های‌مان. به احتمال زیاد شما هم از این سوال‌ها از خودتان پرسیده‌اید. شاید به این خاطر این کتاب را می خوانید که سعی دارید راه خود را پیدا کنید و از نتایج به دست آمده تا الان، احساس ناامیدی می‌کنید. امیدوارم این کتاب را پیدا کرده باشید، چون هنوز باور دارید شادی و خشونت واقعی برای شما امکان‌پذیر است. آیا ممکن است در اعماق وجود خود بدانید یک مسیر ساده‌تر به سمت خواسته‌تان وجود دارد؟

به من قول بده پدر (1 سال امیدواری سختی و هدف والا)

  • 40,000 تومان

... «باراک اوباما» برای اولین‌بار در 2008، بعد از این که رای کافی برای کاندید شدن به دست آورد، با من تماس گرفت تا پیشنهاد دهد به عنوان معاون رییس‌جمهور همراه انتخاباتی‌اش باشم. من در قطار به سمت خانه‌ام در ویلمینگتون در حرکت بودم که تلفنم زنگ زد. اجازه می‌خواست تا من را برای تحقیق معرفی کند و من گفتم، «نه». به او گفتم، «به هر طریقی که بتوانم به تو کمک خواهم کرد. اما نمی‌خواهم معاون‌رییس‌جمهور باشم.» این حرف را کاملا جدی گفتم. این که از من چنین درخواستی شده بود مایه افتخار من بود، ولی سی و پنج سال بود که سناتور بودم، کاری که عاشقش بودم، آن هم در نهادی که آن را تکریم می‌کردم. به عنوان یک قانون‌گذار قوی، احترام کسب کرده بودم و سابقه زیادی داشتم. آقای خودم بودم و از کارم لذت می‌بردم. در ضمن معتقد بودم می‌توانم در سمت رییس کمیته روابط خارجه مفیدتر واقع شوم تا به عنوان معاون رییس‌جمهور. اصرار کرد که این یک تعارف نیست و از قبل من را به عنوان کاندیدای صلح انتخاب کرده است. گفت، «من جدی می‌گویم، ولی همین حالا جواب می‌خواهم». - پس جواب من نه است...

صفحه‌ی 1