شاخ‌آباد (مجموعه داستان)


:ویژگی‌های محصول


معرفی محصول:

حوالی ساعت دوازده بود که بهروز رسید به میدن ولیعصر. با این که هو گرم بود اما ترجیح داده بود پیاده‌روی کند. نه این که پیاده‌روی را دوست داشته باشد، با خودش لج کرده بود. می‌خواست خودش را زجر بدهد. عرق روی پیشانی‌اش خیلی تمیز و زیاد می‌ریخت و چند باری با دست سعی کرده بود پاکش کند. از شقیقه و پشت گردنش هم عرق سرازیر بود و شاید تمام بدنش. پیراهنش ولی خیس نشده بود. جلوی سینما قدس ایستاد و سردر آن را نگاه کرد. از فیلم خوشش نمی‌آمد. یعنی از هر صدتا فیلم یکی می‌توانست توجه‌اش را جلب کند. آن یکی که بازیگرهایش را دوست داشته باشد...

49,000 تومان


کالاهای مشابه

همراهش خریداری شده


نظرات شما

لطفا شماره موبایل را جهت اطلاع رسانی وارد نمایید: