حدیث ماهی‌گیر و دیو


:ویژگی‌های محصول


معرفی محصول:

شنید: «خوب، اگر عاشق نشده باشی، نمی‌فهمی که من این همه سال چه کشیده‌ام.» ماهیگیر آهی کشید: «نه، من این‌طورها که تو می‌گویی عاشق نشده‌ام. پانزده سالم که شد، دخترخاله‌ام را برایم عقد کردند. زن خوبی بود. اما، خوب، بعد هم...» چرا بایست راز دلش را با دیو می‌گفت؛ آن هم وقتی، این همه سال، به هیچ‌کس نگفته بود؟ تازه، پس از این همه سال خودش هم دیگر یادش نبود. اما حالا که دیو یادش آورده بود، دیگر کاریش نمی‌شد کرد... صدا مثل صدای آسمان غرمبه‌ای بود که از خیلی دور بیاید. کوزه را تکان داد، دهانش را بر خط روی قلع گذاشت و داد زد: «آهای صخر، من هم عاشق شده‌امو می‌فهمی؟ خیلی هم دوستش داشتم. اما نشد.» بعد دست برد دو قطره اشک درشت را از گونه‌اش پاک کرد. گوش داد. صدای آسمان غرمبه آن‌قدر دور بود که نمی‌شنید. قطره‌های آب هم دیگر بر بدنه کوزه نمی‌جوشید. پای کوزه همان‌قدر آب بود که ماهی‌ها بتوانند سر جایشان تکان‌تکان بخورند.

65,000 تومان


کالاهای مشابه

همراهش خریداری شده


نظرات شما

لطفا شماره موبایل را جهت اطلاع رسانی وارد نمایید: