بحران جهانياي كه خود را گرفتار آن ميبينيم اين احساس را تشديد كرده كه جهان از كنترل خارج شدهء راهحلهاي سياسي چپ و راست ديگر مبنايي در واقعت ندارند و ارزشهايي كه به نام آنها دست به عمل ميزنيم كاربرد كمتر و كمتري در شيوه زندگي ما دارند. ديگر نميتوان تسليم اين شيزوفرني ماندء اين باور نادرست كه وادارمان ميكند در قالب تصورات ديروز به زمان حال بينديشيم؛ تصوراتي كه حالا ديگر آشكارا منسوخ شدهاند. هدف اين كتاب در وهله نخست نشان دادن اين موضوع است كه چرا و چگونه اين دوران طولاني سردرگميء بيآن كه كاملا متوجه باشيمء اصل جديدي از معنا را ميسازد كه قادرمان ميكند اختيار سرنوشت خويش را بار ديگر به دست بگيريمء به شيوه نگريستنمان به جهان انسجام ببخشيم و آرمانهايي تعيين كنيم كه ميشود باورشان داشت...