با وجود روشنبيني در عصر حاضر، بيشتر مردم همچنان ميپندارند كه سلامتشان متكي به منشايي بيرون از خودشان است. بيشتر مردم هنوز به راز كهن شفا پي نبردهاند: به اين راز كه سلامت - خواه سلامت جسماني و خواه سلامت ذهني - اساسا كاري دروني است. به هنگام بيماري - درمان هر اندازه نيز كه موفقيتآميز باشد - شخص با هم بارها و بارها بيمار ميشود، زيرا به علت بيماري خود - انديشهها و احساسهاي بيمارگونهاش درباره خويشتن و ديگران و كائنات و جهاني كه در آن زندگي ميكنند - پي نبردهاست. اين انديشههاي بيمارگونه، نيروي زندگي را در وجودش به بند ميكشاند و سبب بيماري (بيم - آي) يا ناخوشي ميشود.