و ناگهان زن گناهكار شهر، حاضر شد. زني كه ميدانست مسيح در خانه مرد فريسي در حال غذا خوردن است. بطري مرمرين محتوي معجون را برداشت. پشت سر او ايستاد. كنار پاهايش نشست، پاهايش را با اشك چشمانش شستشو داد، آنها را با موهاي سرش خشك كرد، پاهايش را بوسيد، پاهايش را با معجون تقديس كرد. مرد فرديسي كه او را دعوت كرده بود، با مشاهده آن منظره انديشيد: اگر اين مرد پيامبر باشد، حتما ميداند زني كه او را لمس مي كند كيست....
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
پائولو كوئيلو
|
مترجم
|
كيومرث پارساي
|
سال چاپ
|
1385
|
نوبت ويرايش
|
1
|
تعداد صفحات
|
304
|
قطع
|
رقعي
|
ابعاد
|
14 * 1.5 * 21.5
|
نوع جلد
|
شوميز
|
وزن
|
380
|