«اين يعني فرق داريم. يعني آيندهمان روشن است؟ نبود، واقعا نبود. حالا كه به باغچه خشك خانه، به اتاقهاي متروك، به يك قبر جوانمرگ نگاه ميكنم، ميبينم چقدر خالهها و داييهايم خوشبخت بودند كه بچههايشان يكطوري نبودند، كه نمرههاي رياضياتشان خوب بود، كه تالاپي از درخت ميافتادند، كه نقاشيهايشان گه بود، چشم چشم دو ابرو بود. حالا همهشان استاد دانشگاه، دبير و مهندس و معمار و كوفت و هزار چيز ديگرند...»
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
ندا كاووسيفر
|
سال چاپ
|
1398
|
نوبت چاپ
|
1
|
نوبت ويرايش
|
1
|
تعداد صفحات
|
168
|
قطع
|
رقعي
|
ابعاد
|
14 * 1.2 * 20.5
|
نوع جلد
|
شوميز
|
وزن
|
147
|