چنين گويند كه در عهد خلافت هارونالرشيد در شهر بغداد مردي بود بيچيز و پريشان حال كه سندباد حمالش ميگفتند. پيوسته بارهاي گران ميبرد و از مزد حمالي روزي ميخورد اتفاقا روزي از روزها كه از اثر آفتاب، آهن ميگداخت و از گرمي هوا، جگر حربا ميسوخت، سندباد پشته گران برداشته ميرفت و از شدت گرما و گراني بازمانده و رنجور گشته، عرق از جبينش ميريخت تا اين كه به در خانه بازرگاني رسيد كه آب زده و رفته بودند...
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
عبدالطيف طسوجي
|
سال چاپ
|
1395
|
نوبت چاپ
|
1
|
نوبت ويرايش
|
1
|
تعداد صفحات
|
224
|
قطع
|
جيبي
|
ابعاد
|
8.5 * 1.5 * 12.2
|
نوع جلد
|
گالينگور
|
وزن
|
235
|