مردي با خود زمزمه كرد: خدايا با من حرف بزن يك سار شروع به خواندن كرد
اما مرد نشنيد
فرياد برآورد: خدايا با من حرف بزن، آذرخش در آسمان غريد
اما مرد گوش نكرد
مرد به اطراف خود نگاه كرد و گفت: خدايا بگذار تو را ببينم
ستارهاي درخشيد
اما مرد نديد
مرد فرياد كشيد: يك معجزه به من نشان بده، نوزادي متولد شد
اما مرد توجهي نكرد
پس مرد با نهايت ياس فرياد زد: خدايا مرا لمس كن و بگذار بدانم كه اينجا حضوري داري
در همين زمان خداوند پايين آمد و مرد را لمس كرد
اما مرد پروانه را با دستش پراند و به راهش ادامه داد.
زبان
|
فارسي
|
نويسنده
|
مسعود لعلي
|
سال چاپ
|
1393
|
نوبت چاپ
|
18
|
نوبت ويرايش
|
1
|
تعداد صفحات
|
228
|
قطع
|
رقعي
|
ابعاد
|
* *
|
نوع جلد
|
شوميز
|
وزن
|
0
|